|
سه شنبه 26 شهريور 1392برچسب:, :: 18:23 :: نويسنده : SooGooLii
چقدر سخته
دلت بخواد سرتو باز به دیواری تکیه بدی که
یبار زیر آوار غرورش همه وجودت له شده.
چقدر سخته
تو خیالت ساعتها باهاش حرف بزنی اما
وقتی دیدیش هیچیزی بجز سلام نتونی بگی.
چقدر سخته
وقتی که پشتت بهشه دونه های اشک گونه هاتو خیس کنه
اما مجبور بشی بخندی تا نفهمه که هنوز دوسش داری.
چقدر سخته
گل آرزوهاتو تو باغ دیگری ببینی و هزار
بار خودتو بشکنی و اونوقت آروم زیر لب بگی
گل من
باغچهء نو مبارک .... نظرات شما عزیزان:
|